گم شده

من یه هیولا زیر تختم دارم:)

گم شده

من یه هیولا زیر تختم دارم:)

لبخندش وطن است:)

پیام های کوتاه
  • ۲۹ تیر ۹۹ , ۱۳:۴۹
    پ.ن
  • ۲۹ تیر ۹۹ , ۱۳:۴۹
    های
بایگانی
آخرین نظرات

۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

اگه نصف اعصاب خوردیاتون بخاطر خانواده تون نیست احتمالا به فرزندی قبولتون کردن و محبت زیادی دارن نسبت بهتون:/
خانواده محل آرامش و غیره است درست! ولی محل ارامش و فرار از غریبه ها و دنیای بیرونه :/
  • رها
قلب آدما صفحه تقویم نیست که هر ماه عوض بشه،مگه میشه یه ادمو یه ماهه فراموش کرد؟
  • رها
مامان اینا همه اش اصرار دارن ک چرا وقتی خونه ساکته نمیشینی تو خونه درس بخونی و اینهمه راه میری تا کتابخونه،من تو کتابخونه ارامش بیشتری دارم حای اگه یک ساعت فقط تو کتابخونه درس بخونم ترجیحش میدم به ۵ساعت تو خونه درس خوندن فقط همین،کیفیت مهمتره
پ.نون:چرا فک میکنن من درسم بده؟وقتی متونم با هوشم توی درسام موفق بشم چرا باید اینهمه براش تلاش کنم؟ارزش داره تلاش ولی نمیدونم بعدا پشیمون میشم یا ادمیزاد در هر صورا پشیمون میشه یکی چون همه اش کله اش تو کتاب بوده زندگی نکرده یکی چون همه زندگی کرده درس نخونده ، تعداد ادمایی کا بلدن تعدل ایجاد کنن خیلی کمه
من از دسته ادمام ک ترجیح میدم وقتی پیر شدم حداقل چندتا خاطره ی خفن داشته باشم نه اینکه هرچی یادم میاد از سختی و فشار درس باشه!
اورژانس بهتره تا جراحی قلب؟
مغز و اعصاب یا پوست؟
اطفال یا زنان؟
دلم میخاد از الان یه چیزی رو برای تخصص انتخاب کنم:)
  • رها
من عاشق تمام ترکای جدید شدم همه ی دیروز رو داشتم بهشون گوش میکردم و تو چشمم پر اشک بود:)
من واقعا بهشون افتخار میکنم امیدوارم ک همیشه موفق باشن:)
و اینکه تو حیاط دانشکده دیدم چند نفر دارن بازدید میزنن یوتیوب و کلی ذوق کردم:)از من خیلی کوچیکنر بودن به عبارتی پیر کیپاپ شدم :)
  • رها
اینکه من یه اشتباهو چندبار در شیوه های مختلف تکرار میکنم فقط میتونه نشون دهنده ی حماقتم باشه و بس:////// خدایا خسته نشدی از اینکه فقط منو از این راه امتحان میکنی؟من خسته شدم:/به جان خودم :/ حالم داره بهم میخوره از خودم اول از خودم دوم و از همه :/خدایا خاهشا پیلزمنتی:(
من الان در موقعیتیم ک دارم یه اشتباهو تکرار میکنم و بدون فهمیدن اینکه چرا و من میدونم ک قبلا اینکارو کردم ولی باز دارم تکرارش میکنم خیلییی حس بدیه:(
  • رها
امروز خداروبخاطر همه چی شکر کردم،بخاطر خانواده ام رشته ام و سلامتیم و همه چی، از فاز غرغر و گله مندی از همه چی در اومده بودم،دلیلشم شاید همین شکر کردنه بودن:) پارک ارم خیلی خوش میگذره چ با خانواده بری چ با دوستان البته من خانواده امو همیشه به دوستام ترجیح میدم بیشتر دوسشون دارم و بیشتر بین خاهربرادرم راحتم:)خوشحالم ک پزشکی میخونم همه بهم امیددارن و منو به عنوان کسی میبینن که میتونم بهشون کمک کمک کنم^^خوشحالم ک مریضی که ناتوانم کنه ندارم درسته نمیتونم ورزش کنم به دلایل پزشکی ولی عوضش میتونم راه برم:)و خوشحالم ک دخترمانان بابام ام خواهر خواهربرادرم خاله خواهر زاده ام و تمام عناوین دیگه:)خدایا بخاطر همه چی شکر خدا ممنون که افریدیم به عنوان انسان به عنوان من به عنوان تمام عناوینی که بهم دادی،امیدوارم منم بتونم عنوان بنده رو بدست بیارم:)
بی هوا این دل بی نوا مشهد میخاد:(
  • رها
نوجوون ک بودم بهتر بودم دلم برای بلاگفا و افسران تنگ شده،دلم برای کلاس بسکتبال و پیچوندن تایم هنر و موندن تو کتابخونه وکتاب خوندن تنگ شده،دلم برای کتابخونه مدرسه امون و زنگای ناهار تنگ شده،دلم برای پیاده برگشتن از مدرسه و تو راه فلافل و نوشمک خوردن تنگ شده،دلم برای تاترهای زبان و سرودا تنگ شده دلم برای کلاس اقای نوروند و عربی پیشم تنگ شده وقتایی که بعد کلاس با اقای صفوی درمورد عرفان حرف میزدیم تنگ شده، الانم خوبه خیلی چیزا،ولی خوب اون موقع ها هم حس و حال خودشو داشت،ولی اصلا دلم برای معلما تنگ نشده حتی اسم خیلی هاشونو فراموش کردم دلم اصلا برای زنگای ریاضی تنگ نشده:)برای معلم قران راهنمایی ک کاری جز آزار روان من نداشت تنگ نشده دلم برای زنگای ورزش مدرسه تنگ نشده دلم برای آدمایی ک مسخره ام میکردن و دست کمم میگرفتن تنگ نشده دلم برای همه ی آدمایی ک ثابت کردم ازشون خیلی بهترم و همیشه اونایی ک اولن لزوما لایق نیستن تنگ نشده:/ دلم برای جیغ جیغای ناظم مسخره ک یه سریا رو تحقیر و با یسری میرفت کافی تنگ نشده دلم برای ادمای تازه بدوران رسیده مدرسون ک بقیه رو از دید حقیر خودشون میدیدن تنگ نشده،دلم برای آقای یار محمدی معلم فیزیک پیش ک فقط بلد بود داد بزنه و بچه ها رو تا مرز سکته ببره تنگ نشده دلم برای جنگ روانی درصدای آزمون و کنکور تنگ نشده
خلاصه همه خاطرات خوب و بددارن
  • رها
فردا قطعا با اشک میرم یونی جون نگران کننده اس ک ساعت تموم شدن کلاسام با ساعت بیدار شدنم تو این روزا یکی شده:/
و امشب هم اشک میریزم یه چیزایی ته حلقم وول میخوره ک میگه یه موزیک غمناک پلی کن و تا هر وقت ک خوابت برد اشک بریز!عجیبه ک دلیلشو میدونم و میخام خودمو به ندونستن و نفهمیدن بزنم:/
میترسم از آدما توقع داشته باشم ولی قسمت سختش اینجاس ک اونا متوقعن از تو:/
وبلاگ جونم خیلی دلم میخاد بیشتر بنویسم توضیح بدم چی شده ولی میترسم بعدا ک دارم میخونم اینا رو یادم رفته باشه و یاداوریش برام ناراحت کننده:(
  • رها
دچار شدم شدید همه اس دلم میخاد فیلم و سریال ببینم و از اتاقم نیام بیرون:/خیلییییی بده:/ بعد یه سندرم دیگه هم دارم سه چار قسمت اخر سریالارو نمیبینم و ولشون میکنم :/ترجیح میدم به سبک اصغر فرهادی سریال ببینم:/اون کتاب مارینا ک گفتم رو دوست داشتم،یه کتاب دیگه هم خریدم دختری ک رهایش کردی دیدم همه میخونن به به چه چه میکنن همون اقای فروشنده گفتش ک خوب نیس این کتاب الان ک دارم میخونمش اصلن دوسش ندارم:/حس میکنم پولمو اصراف کردم:/
  • رها