آی...
- ۹۲/۱۲/۱۵
:: ×××××××××××××<الله>×××××××××××××
اینو براتون
فرستادم تا بندازین گردنتون تا همیشه نگهدارتون باش . . .
.
سلام
با "زیارت سه بعدی بقیع" بروزیم.
تشریف بیارید
یاعلی
جارو نکن عزیز من این خانه را به زور
بردامنت مگیر دو دردانه را به زور
بگذار موى دخترمان را چنان که هست
دستت نگیر فاطمه جان شانه را به زور
پژمرده اى و از همه ى اسم هاى تو
یادآور است روى تو ریحانه را به زور
مردى که کنده بود درِ قلعه را ز جا
وا مى کند پس از تو در خانه را به زور
ساقى پر است جام نفس بعد فاطمه
دیگر نزن تعارف پیمانه را به زور
.
.
.
"حسین زحمتکش"
سلام دوست گرامی
یکی از مسائلی که درباره عید نوروز مطرح است این است که آیا این روز مقارن با عید غدیر قمری است یا خیر؟ برای حل این مسئله، مطلب کوتاه زیر را مطالعه کنید و بعد خودتان نتیجه مقاله را به صورت آنلاین با مبدل تاریخ محاسبه نمایید.
وقتی بگو بخند تو در خانه جا نشد
لفظ بیا ببند به زخمت روا نشد
صبح دراز تو سر مغرب شدن نداشت
مویت سفید گشت و رفیق حنا نشد
قدری غذا بخور جگرم ریش ریش شد
شاید که ماندی و سفرت از قضا نشد
در خانه روسری به سرت قاتل من است
قتل کسی به پارچه ای نخ نما نشد
قحط طبیب شرم علی را مضاف کرد
قحطی چنین پر آب عیان هیچ جا نشد
جان خودم قسم که همین چند روز پیش
گفتم که کج کنم سر این میخ را نشد
پهلوی و روی موی و وضوی جبیره ات
چون من بساط قتل کسی رو به را نشد
.
.
.
"محمد سهرابی"
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
چفیه به روز است با "شادمانی تلخ..."
التماس دعا
خدایا !
اگر روزی فراموش کردم خدای بزرگی دارم . . .
تو فراموش نکن بنده ی کوچیکی داری . . .
با نوازشی و یا تلنگری آرام وجودت را . . .
همراهیت را . . .
مهربانی و بزرگیت را . . .
برایم یادآوری کن …
من خدا را در نگاه آنانی دیدم که، خود نیاز محبت بودند، ولی بازهم محبت می کردند
ای فُلک عاشقی ز چه پهلو گرفته ای
ای بحر عشق از چه به غم خو گرفته ای
تاریک شد دو چشم علی بی طلوع تو
چندی است از عزیز دلت رو گرفته ای
بهر سؤال نه، ز مدد یا علی بگو
ای همسری که دست به زانو گرفته ای
ترسم بگیرد از من دلسوخته تو را
زخمی که از غلاف به بازو گرفته ای
دیوار را رها کن و از دست من بگیر
ای آنکه دست خویش به پهلو گرفته ای
گرچه کبود گشته ولی باز کن به من
آن چشم را که در خَم ابرو گرفته ای
آشفته است چون دل من موی زینبت
زان دم که شانه را ز سر او گرفته ای
موی تو محرم است و علی محرم تو نیست؟
از چیست چهره در پس گیسو گرفته ای؟
.
.
.
"محمد سهرابی"
سلام
با طرح زیبایی درباره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بروزم. تشریف بیارید.
یا علی
سلام
با "فایل صوتی قرائت دلنشین قرآن توسط علامه طباطبایی" بروزم.
تشریف بیارید
خدایـــــــــــــــا
فانوست را کمی پایین تر بگیر
جاده ای که در آن قدم نهاده ام تاریک است، انتهایش را نمی دانم چیست. میترسم انتهایش بن بست باشد.
تو را به مهربانیت سوگند
فانوست را کمی پایین تر بگیر تا روشنی بخش راه نامشخصم باشد.
نمی خواهم بی فانوس تو به جایی برسم که برگشتنم دشوار گردد و پشیمان شوم.
ای مهربانترینم
من اکنون سخت به نور فانوست محتاجم
دلم جواب بلی میدهد صلای ترا
صلا بزن که بجان می خرم بلای ترا
بزلف گو که ازل تا ابد کشاکش تست
نه ابتدای تو دیدم نه انتهای ترا
کشم جفای تو تا عمر باشدم، هرچند
و فا نمیکند این عمرها وفای ترا
که من به خانه خود یا فتم خدای ترا
مگر نه در دل من تنگ کرده جای ترا
تو از دریچه دل می روی و می آیی
ولی نمی شنود کس صدای پای ترا
غبار فقر و فنا توتیای چشمم کن
که خضر راه شوم چشمه بقای ترا
خوشا طلاق تن و دلکشا تلاقی روح
که داده با دل من وعده لقای ترا
هوای سیر گل و ساز بلبلم دادی
که بنگرم به گل و سر کنم ثنای ترا
به آب و آیینه ام ناز میکند صورت
که صوفیانه بخود بسته ام صفای ترا
به دامن تر خود طعنه می زنم زاهد
بپا که برنخورد گوشه قبای ترا
ز جور خلق به پیش تو آورم شکوه
بگو که با که برم شرح ماجرای ترا
ز آه من به هلال تو هاله می خواهند
بدر نمی کند ازسر دلم هوای ترا
شبانیم هوس است و طواف کعبه طور
مگر بگوش دلی بشنوم صدای ترا
به جبر گر همه عالم رضای من طلبند
من اختیار کنم ز آن میان رضای ترا
بر این مقرنس فیروزه تا ابد مسحور
ستاره سحری چشم سرمه سای ترا
بر آستان خود این دلشکستگان در یاب
که آستین بفشاندند ما سوای ترا
دل شکسته من گفت شهریارا بس
بجاست کز غم دل رنجه باشم و دلتنگ
.
.
.
"شهریار"
تا گم نشوی پیدا نشوی
با مطلب شهید بروزم
آنجا که عشق است ، صلح حکم فرماست
آنجا که صلح است ، خدا هست
و آنجا که خدا هست ، خوشی و سعادت بر آن سایه افکنده است . . .