تشییع
پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۰۸ ب.ظ
شاید بخاطر این بود ک اولین بار بارم بود تو همچین مراسمی شرکت میکردم ولی خب فکر کنم باید توضیح بدمش^~^
من یه مدتی خیلی کوتاه دچار افسردگی شده بودم ک خداروشکر برطرف شد البته فقط خودم بود ک فهمیدم نباید ادامه اش بدم و کسی تو اون مدت کمکم نکرد،توی اون مدت من عادت کردم ک همیشه لبخند بزنم به همه همیشه بخندم اصلن برام مهم نباشه هیچی!
این عادت من ک همیشه به روی همه لبخند بزنم و موقع صحبت کردن حتی به چیزای کوچیک بخندم رو دارم،دیروز مراسم تشیع عموم بود و موقع سلام علیک به روی همه لبخند میزدم بدون اینکه بفهمم وقتی با پسرعموی بزرگم هم خداحافظی میکردم فهمیدم ک بهم اخم کرده انگار یه چیزی داره اذیتش میکنه اون موقع بود ک فهمیدم بخاطر لبخند منه ک اصلا متوجه ش نبودم:/
تمام دیروز و امروز بخاطرش عذاب وجدان داشتم و نمیدونم دقیقا باید چ مدلی رفعش کنم:/شاید باید فقط مادیده اش بگیرم شایدم نه ادما بدشون میاد جز اداب معارشرت این چیز غلطی به شمار میره:/همین:(
من یه مدتی خیلی کوتاه دچار افسردگی شده بودم ک خداروشکر برطرف شد البته فقط خودم بود ک فهمیدم نباید ادامه اش بدم و کسی تو اون مدت کمکم نکرد،توی اون مدت من عادت کردم ک همیشه لبخند بزنم به همه همیشه بخندم اصلن برام مهم نباشه هیچی!
این عادت من ک همیشه به روی همه لبخند بزنم و موقع صحبت کردن حتی به چیزای کوچیک بخندم رو دارم،دیروز مراسم تشیع عموم بود و موقع سلام علیک به روی همه لبخند میزدم بدون اینکه بفهمم وقتی با پسرعموی بزرگم هم خداحافظی میکردم فهمیدم ک بهم اخم کرده انگار یه چیزی داره اذیتش میکنه اون موقع بود ک فهمیدم بخاطر لبخند منه ک اصلا متوجه ش نبودم:/
تمام دیروز و امروز بخاطرش عذاب وجدان داشتم و نمیدونم دقیقا باید چ مدلی رفعش کنم:/شاید باید فقط مادیده اش بگیرم شایدم نه ادما بدشون میاد جز اداب معارشرت این چیز غلطی به شمار میره:/همین:(
- ۹۸/۰۳/۰۹