هجوم
سه شنبه, ۹ مهر ۱۳۹۸، ۰۶:۳۱ ب.ظ
دستامو روی گوشام میزارم تا صداشون رو نشنوم ولی بطور ناخودآگاهی همه ی صداها واضح تر میشن و صداهای اضافی پنکه و یخچال متکه مکانیکی بیرون حذف میشن،صدای بحث کردنشون بلند میشه واضح میشه و میپیچه تو گوشم میپیچه توی مغزم می خوره به همه ی جمجمه ام...سرم گیج میره دنیا شروع میکنه به تپیدن انضباض و انبساط همه ی رنگا انقدر قاطی میشن تا همه جا رو پر میکنن همه جا داره تاریک و روشن میشه-فضای ضربان دارِ سیاه و سفید-سرم سنگین میشه انگار که خوبم میاد ، دلم میخاد چند روز بخوابم،انقدر که پوچی و هیچ کلمه های عادی بشن
- ۹۸/۰۷/۰۹
دقیقا کاری رو که نمیخوای بکنی همون کارو میکنی!!
این یه اصله میگه :
اگر میتوانید ده ثانیه به فیل صورتی فکر نکنید !
امتحان کن !!
میبینب که دقیقا کل اون 10 ثانیه داری بهش فکر میکنی
جالب بود برام