ABC...
پنجشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۰۹ ب.ظ
یه بار کلی عکس براش فرستادم که حرفایی بود که میخاستم بش بگم ،تولدشم بود،نباید میفرستادم،ادما تو تولدا فقط باید تبریک بگن و تموم،اونم اون روز هیچی جوابمو نداد فقط گفت مرسی،همین^_^الان دیگه بزرگم شدم خب،حال پیجیده بودن ندارم حال ندارم انتزاعیا رو بریزم تو واقعیا حال ندارم واسه واقعیا شعر انتزاعی بگم قصه کابوسامو بنویسم،حال ندارم ترجمه کنم چشمای کی چی میگه،احساسای سطحی پایدار ترن،حتی اگه واقعی نباشن،نویسنده دلش نمیخاد که خونده بشه همه ی اینا توسط اشناها جاییم نداره که هر چیزی رو بنویسه اگه اشنا بودین بیخیال شین و برین پی زندگی تون،نمیخاد فکر و خیال منید -_-من فقط دلم میخاد بنویسم که نچرخه همه چی تو مغزم
تصمیم گرفتم عوض شم کلییی
بلاخره ادما بزرگ میشن دیگه شاید بزرگ شدن قشنگ شدن سطوحه:/بیخیل فعلا یاعلی
تصمیم گرفتم عوض شم کلییی
بلاخره ادما بزرگ میشن دیگه شاید بزرگ شدن قشنگ شدن سطوحه:/بیخیل فعلا یاعلی
- ۹۶/۱۲/۰۳