گم شده

من یه هیولا زیر تختم دارم:)

گم شده

من یه هیولا زیر تختم دارم:)

لبخندش وطن است:)

پیام های کوتاه
  • ۲۹ تیر ۹۹ , ۱۳:۴۹
    پ.ن
  • ۲۹ تیر ۹۹ , ۱۳:۴۹
    های
بایگانی
آخرین نظرات

۳۷۹ مطلب توسط «رها» ثبت شده است

هیچکس کامل خودشو نمیشناسه
کسایی که باور دارن خودشون رو کاملا میشناسن
در آینده بیشتر آسیب میبینن
  • رها
دستامو روی گوشام میزارم تا صداشون رو نشنوم ولی بطور ناخودآگاهی همه ی صداها واضح تر میشن و صداهای اضافی پنکه و یخچال متکه مکانیکی بیرون حذف میشن،صدای بحث کردنشون بلند میشه واضح میشه و میپیچه تو گوشم میپیچه توی مغزم می خوره به همه ی جمجمه ام...سرم گیج میره دنیا شروع میکنه به تپیدن انضباض و انبساط همه ی رنگا انقدر قاطی میشن تا همه جا رو پر میکنن همه جا داره تاریک و روشن میشه-فضای ضربان دارِ سیاه و سفید-سرم سنگین میشه انگار که خوبم میاد ، دلم میخاد چند روز بخوابم،انقدر که پوچی و هیچ کلمه های عادی بشن
  • رها
در کوشش گریختن از دست خویشتن
چون برگ بی مزارم و جون باد بی وطن
  • رها
تا الان ک تجربه خوبی بوده، امیدوارم بازم بیام بلوکای دیگه و انترنی :)
اینترنای نا مهربون،دکترای خوب ،اناریِ جذاب،پاویون تمیز:)
  • رها
کاش میشد مغزمو خفه کنم بلکه خوابم ببره:/
  • رها
دلم میخاد کمکش کنم،باهاش باشم و هر وقت نااروم بودم بغلش کنم،ولی خودش باید بخاد،بخاد که به یکی تکیه کنه،بخاد که بعضی وقتا پناهگاه داشته باشه واسه نفس تازه کردن.
#آبجی
  • رها

دقیقا همون لحضه ای که داری با خودت میگی به بقیه چه ربطی داره من چه کار میکنم،دقیقا همون لحضه،یکی داره درموردت حرف میزنه/فکر میکنه که چقدر کارت اشتباه/ابلهانه/مسخره/ضد تصوراتشون بوده. برای شما مهم نیست که اونا چه‌طور درموردت فکر میکنن ولی این قضیه زمانی مهم میشه که توی روابط‌تت با اونا احساس تغییرات میکنی. تغییراتی که بنظر تو ناگهانی/بی‌دلیل/اشتباه ان ولی از نظر اونا دقیقا اون طوریه که بعد از دیدن/شناختن/شنیدن تو و کارات باید انجامش بدن!

هممون همین‌طوریم!میخایم که مهم نباشه به برای خودمون نه برای بقیه ولی اتفاق میوفته دقیقا قبل از اینکه بفهمیم چرا برامون/براشون این اتفاق/یا هرچی مهمه!!!

پ.نون:من الان ک دارم بجای انتخاب قند برای چایی خرما رو انتخاب میکنم احساس پیری میکنم:)

پ.نون ثانی:بعضی کارا هستن که وقتی فقط خودتی اگر انجامشون بدی هیچ اشکالی ندارن،بی نقص بنظر میرسن،اما وقتی جلوی بقیه باشه دقیقا همون کار اشتباه/خطا/ابلهانه اس.

  • رها

۱-چرا من نمیتونم با اس ام اس پست بزارم هیچ کدوم از پستای بعد از این اخریه که با اس ام اس بوده توی وبم‌نیس:( ییان جان مشکلی پیش اومده؟

۲-من با کمبود فیلم وسریال و کتاب مواجهم میشه چندتا بهم پیشنها‌د بدین:)

۳- فردا امتحان فارماکولوژی دارمcrying دعا کنید خوب بدم

۴- یه سوال از ورزش کارا:trx یا فیتنس؟

۵-اگه قرار باشه از نو شروع کنید بعد از کلیشه شدن همه چیز چه کار میکنید؟چطوری شروع میکنید؟ اگه هدفتون یادتون رفته باشه و یا اینکت دیگه اصلن اون هدف براتون بی معنی باشه چی کار میکنید؟

  • رها
امروز با سرعت داشتم از خونه به جایی میرفتم و واقعا عجله داشتم. توی خیابون اصلی بودم و حواسم بود که کسی از فرعی نپیچه جلو و برای همین قبل از هر فرعی بوق و چراغ میزدم رسیدم به یه سر پایینی و یه ماشین داشت میپیچید و من از دور چند بار براش بوق زدم که وایسه.هم حق تقدم با من بود و هم بهش اخطار داده بودم سر فرعی که رسید سرعشو کم کرد و وقتی دید من دارم رد میشم یه هو سرعتشو زیاد کرد و نزدیک به من برخورد کنه من که قبلاهم با این مردای مریض مواجهه داشتم حواسم بود و خداروشکر تصادف نشد.  استرس و عجله ی من یک طرف و اینکه مرده(ببخشید مرتیکه) برگشته به من با داد میگه که چکار میکنی خانووووومممم مگههه کوریییی یه طرف.من توی تموم زندگیم یادم نمیاد که داد زده باشم جز یه بار(توی پ.نون ها بهش اشاره میکنم) بلند داد زدم چکار میکنی آقااا میگه نمیفهمی دارم بوق میزنم ندیدی منو. بعد برگشته میگه که خب حالا خانوم بروووو دیگهههه منم با همون لحن عصبانی و دادگونه گفتم ادبت توی برخورد با یه خانوم کجا رفته آقاااا:))) بعد دوباره گفت بروووو منم گفتم خب باید این ماشینتو تکون بدی که من رد شم یا نههه :)))))) 
در کل بخیر گذشت 
ولی چندتا نکته همه اش ذهنمو مشغول خودش کرد امروز
1-اینکه چقددررر آقایون توی رفتار کردن با خانوما افتضاحن
2-چرا وقتی مردا میبینن راننده خانومه حتما سعی میکنن که یکاری کنن خانوما براش وایسن حتی اگه حق تقدم با خانومه باشه(چندین بار با این معضل مواجهه شدم)
3-خداروشکر که آقاهه خیلی بد دهن نبود وگرنه اعصابم بیشتر بهم میریخت واقعا خداروشکر که فحشای بد نداد فقط داد و بیداد کرد 
4-چقدررر از خودم که دارم داد میزنم و عصبانیم بدم اومد
5-خیلی دوست دارم قیافه امو وقتی داشتم با اقاهه دعوا میکردم ببینم .اولین بارم که دعوا میکردم و داد میزدم و داشتم از حقم دفاع میکردم
6-هنوزم میگم خداروشکر مرده از این روانیا نبود وگرنه ....(دارم از این حرف میزنم که از امنیت نداشتن میترسم . امنیت جسمی و ذهنی)
7-آدم خوبا کم شدن یا قایم شدن ما نمیبینیمشون!!!
.
.
.
.
.
پ.نون:رفته بودیم شمال و من تنها رفته بودم اطراف محل اقامتمون بگردم و عکس بگیرم خیلییی نزدیک در حد شاید 20-30 متر هم دورتر نرفته بودم که یه سگ بزرگ سیاه شاید تا بالا ی زائده ی زایفویید:) من (میشه تقریبا کنار آرنج) اومد و روبه روم وایساد و تکون نمیخورد و زل زده بود به من!!من با داد یکی از فامیلامون(آقا هستن) که با ما اومده بود رو صدا زدم میدونستم بیرون وایساده برای همین خیلییی صداش کردم شاید بیاد البته قبلش کلی با داد برادر و پدرم رو صدا کرده بودم ولی چون داخل بودن قاعدتا نمیشنیدن!خلاصه که اون نیومد و من تا 10 دقیقه شایدم یه ربع داشتم از ترس میمردم چون سگه دقیقا فقط 20 سانت باهام فاصله داشت و من میترسیدم حتی تکون بخورم.اره دیگه خلاصه که نیومد و من بیشتر از قبل ازش بدم اومد!(چون که خیلی آدم مذهبیه جز سلام دیگه باهم حرف نمیزنیم حتی اگه مخاطب قرارش بدم جواب نمیده واقعا نمیدونم با خودش چی فکر کرده که نیومد کمک من!!!!!) 
  • رها

دوستان دانشجوی پزشکی یا پزشکان عزیز

میدونید که به جز معدل الف شدن و ارائه ی مقاله ترجمه و تالیف چه راه های دیگه ای برای فری روتیشن هست؟؟؟

  • رها
همه ی آدما همه ی کلمه هاتونو بلد نیستن،پیششون نباید کلمه هاتونو برهنه کنید،ارزش کلمهها بیشتر از این حرفان...
  • رها
دلم میخاد هک یاد بگیرم:) ولی متاسفانه نه کسی رو میشناسم ک بلد باشه مه خودم چیزی از کامپیوتر و برنامه نویسی سر در میارم
  • رها
امروز هیچ ابری تو آسمون نیست
ولی احتمالا فردا ابری بشه
دیروز دیگه مال تو نیست
الان انجامش بده
  • رها
... اون در زمانی زندگی میکرده که مردم باید برای هدف بزرگتری احساسات خودشونو نادیده میگرفتن اما الان مردم احساساتشونو بخاطر غرورشون مخفی میکنن فکر کنم هرجا و هرزمانی هن که زندگی بازم عشق سخته
#دیالوگ
  • رها

جذابه اما مرز استعداد و تجربه و تمرین  وجود نداره و همه رو بر اساس سلیقه و حوزه تخصصی خودشون میسنجن:/

امااا اینجا برتری EQ  بر IQ بشدت قالبه! درسته که EQ بهتره ولی من آدمایی که IQ  بالاتری دارن رو بیشتر دوس دارم!

  • رها
دلم بسیااااارررر بسیااااااررررر مشهد و امام رضا میخاد:( واقعامحتاج زیارتم :( (ایموجی اشک و آه و ناله و شیون و غصه )
دلم میخاد برم مشهد تو یکی ار حجره های روبه روی صحن بشیم فقط زل بزنم به گنبد،فکر نکنم،حرف نزنم،فقط با تمام وجود احساس امنیت کنم.من واقعا دلم صدای نقاره خونه میخاد ، بعد نماز صبح،وقتی تازه داره آفتاب میزنه ،یه هوای خنک،صحن خلوت ....
یادمه یه بار با فضا سازی بالا که توضیح دادم یه اقاهه هم داشت بلند برا خودش آواز دستگاه دار:) میخوند سنتی با شعرای خفن عارفانه ،خیلییی حس خوبی بود
من واقعا دلم مشهد میخاد
  • رها
فقط بغلم کن مثل اون روز،بدون هیچ حرفی،میخام تو این جهنم زنده بمونم،میخام ادامه بدم،مهم نیست که دیده نشدم مهم نیست که پذیرفته نشدم،مهم نیست که تحقیر شدم،ولی مهمه که تو الان کنارمی، لطفا دستامو محکم تربگیر،توی این جهنم جلوی همه محکم بغلم بکن.
:)
  • رها
+طبق اصل بیستم از اصول سی و دوگانه من"اگر پای مرگ وسط نباشد مهم نیست گند بزنی ، زنده که باشی هزار بار دیگر میتوانی گمد بزنی "
  • رها
میگفتش که برام کتاب بخون کتابایی که متنشون سخته، تا فکر نکنم زیاد، نفهممشون،میگفت اینجوری میتونم به صدات گوش کنم،ارومِ اروم ....
میگفت قبل تو من حتی بلد نبود خودمو درست حسابی دوس داشته باشم چه برسه به بقیه،چه برسه به پرنده ها،به گلای زرد تپه ی ماه.
میگفت جیپ مشکی بدون سقفمو فقط بخاطر تو دادم سرویس که بریم صحرا غرق شیم تو نور تو شن تو تنهایی،تنهایی که مال خودمونه هر کدوممون تکی هر کدوممون ما!


پ.نون:شاعر میفرماد که: somewhere how far away i wait for death plz take my hand
  • رها
چرا وقتی یه حرف جدی میزنم فقط برای اینکه ناراحت نشه میگه داری باهاش شوخی میکنی!(سوالی نیست اصلن) وحتی بعدشم بهم گوش زد میکنه که حد بین شوخی و جدی رو بدون-_-من اصلن شوخی نداشتم:/چرا نباید حرفای جدی که باید بهش گله کنم رو بگم:/چرا نباید ناراحت بشه وقتی من ازش ناراحتم:/
  • رها