گم شده

من یه هیولا زیر تختم دارم:)

گم شده

من یه هیولا زیر تختم دارم:)

لبخندش وطن است:)

پیام های کوتاه
  • ۲۹ تیر ۹۹ , ۱۳:۴۹
    پ.ن
  • ۲۹ تیر ۹۹ , ۱۳:۴۹
    های
بایگانی
آخرین نظرات

تولدت 6 سالگیت مبارک وبلاگ عزیزم

چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۴۱ ب.ظ

راهنمایی بودم که اولین وبلاگم رو نوشتم .بلاگفا. دوران بلاگفا با هیچ دوره ای قریب به یقین قابل غیاس نیست .از لحاظ حجم وبلاگ نویسان و از لحاظ حجم وبلاگ خوب نویسان . الانم وبلاگ نویسای خوبی هستن وبلاگایی ک 600 تا دنبال کننده دارن و شاید محتوای جذابی برای عموم داره.

اصلا یادم نمیاد که ک جطوری اومدم بیان و چطوری انتخابش کردم ولی کاملا یادمه ک رابط کاربری شو دوست داشتم فضای شیک شو دوست داشتم و خلاصه که بیانی شدم .اون موقع ها بیانی ها کم بودن یه جوری ک انگار تو روستایی و بیشتر آدمای روستا رو میشناسی . نوشته های همه از جمله خودم ادبی تر و کمتر گرایش شخصی داشتن و خلاصه که وقتی بیان رو باز میکردی انگار با یه آدم محترم داری ملاقات میکنی همه ی آداب رو رعایت میکنی و در عین حال لذت میبری و یاد میگیری:)

پستای اولم نه پستای یه کم بعد تر از اول رو از یه وبلاگی که یه طلبه مینوشت یه اسم میم نون ؟الف لام ؟ میم الف ؟ دقیقا یادم نیست کپی کردم و بعدش دچار عذاب وجدان شدید شدم و ازش یه جورایی عذر خواهی کردم (در جریان اینکه ایشون هنوز فعالیت داررن یا نه نیستم ) واین یه نقطه عطف خاصی بود برای من . نوشته هام مدل دیگهای شدن مال خودم شدن و از عمق وجودم شدن حتی اونایی رو که از جای دیگه ای مینوشتم با تمام احساساتم مینوشتم و باورشون داشتم و دوستشون داشتم. آدمای زیادی بودن که توی این برهه؟ از زمان منو بسیار تشویق به شرکت توی کلاسای نویسندگی (وگاهی نویسندگی شون ) میکردن و یه حس دلگرم کننده بهم میدادن (فرصتای قبل کنکور رو نادیده نگیرید خلاصه ) ولی من اون موقع نویسنده شدن فقط استعدادم بود و نه رویام .البته رویای خاصی نداشتم. فقط میخاستم دکتر خیلی شاخ پزشکی هسته ای بشم :)) هنوزم شاید:)))

همزمان با بیان فعالیتم توی افسران هم بود که خیلیییی لذت بخش بود .ارتباط با آدمایی که شبیه خودت فکر میکنن بیشتر از تو تحلیل بلدن و علاوه بر اینکه بزرگتر از تو هستن با احترام  باهات صحبت میکنن . دلم بسیاررررررر برای افسران تنگ شده و واقعا ای کاش ادامه  داشت ای کاش ادامه داشت  و ای کاش ادامه داشت :)

همه ی اینا تا سال کنکور بود.سال کنکور بخاطر فشار استرس زیاد و حساسیت خودم و خانواده تقریبا دیگه چیزی ننوشتم یا اگر نوشتم نوشته های چرت یه آدم تحت استرس شدیده ادمی که استرس داره احساسات تحریک شده ای داره :|

خلاصه که بعد کنکور هم چیزای زیادی نمینوشتم یادمه حتی تا یه سال دچار افسردگی بعد از کنکور +  حالت تهوع از جو دانشگاه و خراب شدن آمال و آرزو و دیدگاهی ک نسبت بهش داشتم + عوض شدن آدمایی که دوسشون داشتم مث س.ح م.ص بهار  ز.ق (برای آدمی مث من که درونگراست از دست دادن دوست از شکست عشقی دردناک تره ) + دیگه ندیدن آقای صفوی + افزایش توقع خانواده و فک و فامیل + احساس اینکه چقد پزشکی سخته آقاااا این همه درس خوندم بازم باید بخونم چرا از الان تیغ نمیدن دستمون :)

افتر دَت میرسیم به دوران حول و حوش سال 96 که من بیشتر نوشتنمو هر چندناپخته بود ولی از عمق جان برآمده دقیقا داخل اینستا خود منتشر میکردم . تو این دوران واقعا مینوشتم ایده ها و شخصیتهای واقعی و قوی داشتم ولی قلمم هنوز نپخته بود.عامه پسند نبود.(خوندین کتاب قهوه سرد آقای نویسنده رو عمیق نیست فقط عامه پسنده.نویسنده های جدید بیشترشون اینطورین-_-) یه عالمه نوشته توی نوت های گوشیم داشتم ولییی متاسفانه طی یک حرکت چرت  احمقانه به دلیل لو نرفتن چت هام (غیبت هام) با دوست صمیمیم (داستان مفصل و طنزی داره ) مجبور به ریست ؟ گوشی عزیزتر از جانم و فرزند ارشدم شدم(اشک)

شروع دوباره ی وبلاگ نویسیم با احساس نیاز به نوشتن و عدم توانایی نوشتن بود ( اسم شاخ و با کلاسی داره تو هنرمندا بهش میگن سندرم نمیدونم چی چی که یادم نیس:) )که البته بیشتر شبیه نوشتن نبودن و همه اش چیزمیزای شخصی و نیمه شخصی بود رو میتونید با نگاه به فهرست مطالبم پیدا کنید حول و حوش اواخر 96 و اوایل 97. و تابه امروز اینگونه بودیم....الان که دارم مینویسم اینو  3امه  و من امتحان روماتولوژی دارم یکشنبه  بسییییاااااررر طاقت فرساست(دعا کنید خوب بدم 3:) . اینو تنظیم کردم که 5 ام ساعت 15:41 دقیقا همزمان با اولین پستم پست بشه^_^

.

.

.

خلاصه تولدت مبارک پناه گاه عزیز من.گم شده جان.
  • رها

نظرات (۵)

مبارکه عزیزم.
سایته من تازه 58 روزشه
پاسخ:
عاخیییی یه طفل تازه متولد شده اس پس.موفق باشیی:»
تبریک میگم:)
پاسخ:
مرسیییییی
تولدش به شدتتت مبارک. خیلی حس خوبیه تولد وبلاگ آدم باشه، مال من تازه یه سالشه، اما اون حس یه سالگی هم فوق‌العاده بود، چه برسه به شیش. :) 
پاسخ:
بعلهههه خیلییی حس خوبیه:)یه مین یاد این پیجای اینستا افتام که چند کا شدنشون رو تبریک میگن:))))))
  • حـ . آرمان (استاد بزرگ)
  • مبارکه
    قلمتون مانا
    :)
    پاسخ:
    مچکرررر
    همچنین:)
  • معلمی از جنس اینده
  • تولد وبلاگت مبارک باشه 
    پاسخ:
    مرسی و مچکر:)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">