- ۱ نظر
- ۱۶ آبان ۹۳ ، ۰۸:۵۳
امتحان نبود که لامصب جام حذفی بود....انتقام بود!
گند زددددددم
گند الان فقط نمی دونم چی کار کنم دیگه.....
فردا....یار محمدی و درصد فیزیک!!!!!میترسم اینقد.......
ووووووووووووووووووووووووووووووووواااااااای
بوی محرم داره میاد
الانم داره بارون میاد
یاد این مداحیه افتادم
بارونه آسمون گریونه
سقا روضه ی آب میخونه
دلم هییت میخاد خیلی!
بابام الان گفت دور هییتو امسال خط بکش!
منم گفتم فک کن یه درصد من عاشورا تا سوعا درس بخونم حتی اگه نزارین برم هییت!
هیچی دیگه فک کنم از الان باید راه کار تلیت مخ رو انجام بدم تا خود محرم که بزارن برم!
اینقد دلم تنگ شده واست هییت رضا جووووووونم!
اینم یه خورده از یه مداحی دیگه:
منم یه نوحه خونت
جوونیم فدا جوونت
دل کربلاته پایین پاته
ارباب میدونی چقد میخامت این نوکرو کشته اون مرامت
تازه شده اول جوونیم روزی که بشـــــــــــــــم یه پیر غلامت
دم به دم توی هر قدم میبره منو سمت حرم
دیگه هر جوری شده کرب و بلایی شم
اربابم اربابم
اربابم
اباعبدالله
اینم عکس حاجی!
اینجام محرمه که حاجی شال مشکی انداخته
:(
هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت اینقد دلم واسه تنهاییم
تنگ نشده بود...
تنهاییمو بم پس بدین! زود!
اینجا ک هیشکی نمیاد.....خوب
بهار خانومم ک انگار کلا نمی یاد ....خوب
دستِ دلمم به نوشتن نمیاد.....خوب
خوب ک چی؟؟؟آخرش چی؟؟؟
همه مون میمیریم دیگه.....
مگه همین نیس آخرش؟؟؟منم دلم میخاد این آخر یه کم زود تر باشه اشکالی داره؟؟؟
اه اه اه اه اصلن چرا من این مدلی شدم؟؟؟؟دوسسسسسسسسسسشششششششش ندارررررررررررررررررررررررررررررررم
بددددددددددددددددددددم مییییییییییییییییییییییییییییااااااااااااااااااااااااددددددددددددددد
ددددددددلللللللللللللللللللللللللللمممممممممممممممم
هههههههههههههههههههییییییییییتتتتتتتتتتتتتتتتتت
مممممممیییییییییییییییییییییییییخخخخخخخخخخخخخخخخااااااااااااااااااااااااااد
فرض کنید اینجام کوهه و داره صدا میپیچه ک کلمه ها اینجوری شدن!البته اینجا بیشتر شبیه ی اتاق تاریکه خاک گرفته سک رو وسایلش پارچه سفید کشیدن......
+آقای مهربان چه نمک گیر کرده است
در پشت پنجره،دلهای خسته رابعضی از آدمام هستن
که وقتی باهات حرف میزنی
چششون میپره
انگار میخان زود تر برن
انگار اصلن حرف زدنتو دوس ندارن
انگار داری مزاحمشون میشی
بعضیام نه....
برعکس
تموم وقتشونو میزارن واست....
همه ی حس چشاشونو متمرکز میکنن
که نکنه یه وقت تو ناراحت شی
نه لبخند میزنن
نه مث آدمای اخمو نیگات میکنن
اصلن خیلی خوبن
مث تو نیستی
مث ماه
مث ماه
مث ماه
مث ماه
راسشو بخای جز ماه کی مونده برام؟؟؟هیچکی!واقعا هیچکی!!!
نبودنت تقصیر منه درست!بعضی وقتی بیا بعضی وقتا
محرم نزدیکه...یه سر بزنید که تا خود محرم که صاحب عزا خودتونید
دلم گرم باشه
چشام دریا باشه واسه آقا(ع)
دلی که نباشد طاقت ندارد
بوی یاس .....
ضریح دل....
السلام علیک....
***
دست دلمو نزار از دستانت بیرون بکشم
تمام احساسم
را صاحب باش
صاحب!
***
اگه تا محرم شد....
قول
که یاسا رو تو باغچه بکارم
تا به قول ''بهار خانوم'' هرچیزی سر جاش باشه
*****
دلم شما رو میخاد...
+پ.ن:ته چشام پیر شدن باور کن!
پ.ن۲:منم دوسشون ندارم حتی اگه باشون رابیام....باورکن!
دل نوشت عاشقی:الحمدلله که حضرت آقا مرخص شدن...دیگه این آخریا نفسم داش میگرفت
نـــزدیکم به تـــو !
مثــل شهـــریور
تا مهـــر !
دوری از مــــن . . .
مثل ِ ...
مهـــــر
تــــــا ...
شهــــریور !
*مادرم خواب دیده که منه گمشده
گمشده ام در کوه ها...
آی مردم ها شما
در حوالی
همان شهر سنگ گلتان
دل آهن و آن قلب یخی
دختر کوچک پابرهنه ای
با یک تا پیراهن و
چتری قرمز
که به جای قلبش
بوته ای یاس ـ یاس رازقی ـ
دارد اگر دیدید
به چشمانش پناهی ندهید
به دل تنگش آیه ای از مصحف نور
نشانی ندهید
دست سرد سرما زده اش را
پرتویی از شعله ی گرما به زکاتش ندهد
بگذارید بدود تا ماه
تا همان دالان پیچک ها
تا درخت سیب
تا صحرا
فقط التماس دعا
التماس دعا
التماس دعا
بجون خودم به وبلاگاتون سر میزنم
ولی نظر نمیزارم
میدونم شما هم تعداد نظرات براتون مهم نیس
یاعلی
ببخشین دیگه
امام خامنه ای:
بعضیها میآیند و به این【 سفره 】نگاه نمیکنند و از وسط این سفره و اشیاء آن عبور میکنند و میروند و هیچی هم گیرشان نمیآید؛
بعضیها یک چیز مختصری برمیدارند؛ یک روزهیی میگیریم ما؛ یک مختصرکی، یک چیزی؛
اما بعضیها نه، حسابی مینشینند سر این سفره و از 【رحمت الهی کیسهی خودشان را پر میکنند】؛ عزت میخواهند، دنیا میخواهند، آخرت میخواهند؛ رفع گرفتاری میخواهند، گشایش در زندگی میخواهند، استغنای طبع میخواهند، صفات و خلق حسنه میخواهند؛ هرچه میخواهند، برای خودشان و برای دیگران برمیدارند....
یا زهـــــــــــــــــرا س...
___________
**
مذاکرات یواشـــکی.
آزادی های یواشـــکی.
اختلاس های یواشـــکی.
همه اینــــها.
یواشکــــی یک جــــا ثبت می شود.
بعداً هم علنــــی حســـاب...
♥•۰·
اقْتَـــرَبَ لِلـــنَّاسِ حِسَــــابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مَّعْرِضُـــونَ
__________
**
صدای قشنگ برای " ربنا " ملاک نیست ، مهم صدای زیبای همدلی است " بلال " هم
لکنت داشت اما دلنشین ترین اذان را داشت
هی....
سلام
الان چند ساعته از قم برگشتیم
دقیقا فردای آخرین امتحانام رفتیم
رفتیم خونه ی مادربزرگم
البته نه اون خونه ای که من دوسش داشتم
نه اونکه وقتی بچه بودم با بچه های فامیل رو بشتبونش میخابیدیم
و با گرمای آفتاب قم از خواب بیدار میشدیم
نه اونجا که تو حیاطش درخت انجیر داشت
نه اونجا که شیشه هاش رنگی بودن و
همیشه تو زیر زمینش ر ترشی و مربا بود....
یه ساختمون کوچیک
تو بردیسان....
دوتا قالی یه آشزخونه که ابن داره نه در!
با یه اتاق خالی
یه بنکه....
هی...
چقد دلم بچگی هامو میخواد
اونوقتای که تو راه بله دنبال هم میکریم
سینی میزاشتیم زیرمون از بله ها لیز میخوردیم
توگرمای تابستون قم آب هندونه و بستی
وقتایی که باموتور میرفتیم راه آهن
اگه بامون رو اگزز بود دمبایی مون آب میشد....
دلم همون متکا گردایی رو میخاد که مامان جون درس میکرد
اون موقع ها که۲۰۰تومنی خیلی بود
دلم خیلی چیزای دیگه هم می خواد که
هیچ وقت دوباره تجربه نمیشن:(
اول سلام
دوم تولدم مبارک
کلی بهم ریخته اینجا!!!
واقعا که
وبلاگ قبلیم هم برا همین خرای شد:((((((
دیگه بات دوس نیستم
راستی جناب میم شین درست منظورتونو نفهمیدم!!!
آقای مومنی؟؟؟؟
برای شما هم ایشون نظر گذاشتن؟؟؟
دلم
فقط
هیئت
میخاد
هیئت رضا
با چایی دارچین
با اون پرچمایی که عاشقشونم
دلم
هیئت میخاد
دلم هیئت میخاد
میخاد
دلم یه سینه زنی
با شور یااباالفضل
با حسینی منی
با آقای من
که خود حاج رضا بخونه
دلم بچه های هیئت که فقط تو دلم باهاشون دوستم
دلم بدو بدو بچه ها روی اون تشک کشتی
دلم پله های حسینیه
واااااااااااااییییییییییی
میخاد
:(((;(((
سلام
خوبین؟؟؟؟
من بد نیستم
دوره ی امتحاناس دیگه
ببخشید نظراتون تایید نمی شه چون وقتشو ندارم ولی قول میدم بعدامتحانا به همه ی وبلاگا سر بزنم
دعا کنی خواهشا !!!!
تا حالا یه دونه بیستم ندارم:(
از دینی هم کلی حالم گرفته شد خیلی سخت بود!!!
زیستم که اینقد زیاد بود سر امتحان سردرد گرفتم!!
عربی هم که یه چیز مسخره!!!مگه مترفون نمیشه ثروتمندان؟؟؟غلطه؟؟؟تو کلید نوشته اغنیا اینقد حرص خوردم!!!
با یکی از جاخالی های زمین!دوتا جواب داش تومتن!
واییییی خدایا خودت رحم کن بقیه اش رو خوب بدم!!!!25 درصد کنکوره!!!
خدا جون پزشکی هسته ای نازنین منو به من برسون!!!
دعا کنین شماهم تو این چن وقت کلی بخاطر این امتحانای مسخره گریه کردم
بعد از امتحانا اینقد از دست بجه های حوزه مون حرص میخورم همه شون خیلی حجابشون نامرتبه!!!
موها رنگ کرده ابرو ها نخ اصن یه وضعی!!!مقنعه هم سر نمیکنن بشون میگیم بدتر لج میکنن!!
به یکی شون گفتیم بقیه دوستاش که چند نفر بودن هم اونا هم در اوردن!!!
درحد یه آدمی که میخاد بره عروسی یکی از نزدیکانش آرایش میکنن(:
ولی خوب انصافا دوتاشون هم هست که پوشیه میزنن!!نه به اینا نه به اونا!
بعضیا هم هست فقط میاد انگار برگه پرکنن دختره اومد برگه اش رو با ما صحیح کرد گف خوب 10 تا 12 میشم دیگه بسه:)))):((((
ممنون
یاعلی
مدیران انتقاد ناپذیر ، تنها راه به سمت خدا در رسانه ملی را بستند !!
بدین وسیله مراتب اعتراض خود به عملکرد مدیران صدا و سیما و به خصوص نحوه برخورد ناصحیح با عوامل زحمت کش برنامه ارزشمند سمت خدا که باعث تعطیلی این برنامه و کناره گیری عوامل متدین و محبوب و به خصوص کارشناسان گرانقدرش شده است را اعلام می داریم.
امیدواریم مدیران مربوطه برگ سیاهی در کارنامه خود درج نکنند و با بی تدبیری خود تیشه به ریشه یکی از بهترین ، سودمندترین و محبوب ترین برنامه های مذهبی تاریخ صدا و سیمای انقلاب اسلامی ایران نزنند.
والسلام
فال مان هرچه باشد،
-باشد!
حال مان را دریاب!
خیال کن حافظ را گشوده ای و میخوانی:
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید...
یا
قتلِ این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود...
چه فرق؟
فال نخوانده ی تو؛
-منم!
محمدعلی بهمنی